شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد نجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
با تو میگویم! کسی که به زندگی در جوار حضرت حق و جاودانگی روح در وادی «عند ربهم یرزقون» معتقد است، از مردن نخواهد ترسید، اگرچه با آتش کینه، جسم او را به سوزانند. محمد نجدی از مؤمنانی است که در خانوادهای مذهبی در روستای مشکان نیریز، ۱۳۴۳/۵/۲۰ به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران کودکی وارد مدرسه ابتدایی شهید آیت مشکان شد. پس از مدتی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. محمد باوجود سن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
با تو میگویم! کسی که به زندگی در جوار حضرت حق و جاودانگی روح در وادی «عند ربهم یرزقون» معتقد است، از مردن نخواهد ترسید، اگرچه با آتش کینه، جسم او را به سوزانند. محمد نجدی از مؤمنانی است که در خانوادهای مذهبی در روستای مشکان نیریز، ۱۳۴۳/۵/۲۰ به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران کودکی وارد مدرسه ابتدایی شهید آیت مشکان شد. پس از مدتی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. محمد باوجود سن...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین دلیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
سال 1348 همزمان با سالروز ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان عالم، در یکی از خانوادههای مذهبی و متدین نیریز، فرزندی پا به عرصه هستی نهاد که به میمنت آن روز فرخنده، نامش را «حسین» نهادند. با این انتخاب امید داشتند تا فرزندشان راه سالار شهیدان را بپیماید و در روز محشر آنها را در محضر اهلبیت(ع) سربلند و آبرومند سازد. با این هدف بود که عشق حسین(ع) را در پیمانه وجودش ریختند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
سال 1348 همزمان با سالروز ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان عالم، در یکی از خانوادههای مذهبی و متدین نیریز، فرزندی پا به عرصه هستی نهاد که به میمنت آن روز فرخنده، نامش را «حسین» نهادند. با این انتخاب امید داشتند تا فرزندشان راه سالار شهیدان را بپیماید و در روز محشر آنها را در محضر اهلبیت(ع) سربلند و آبرومند سازد. با این هدف بود که عشق حسین(ع) را در پیمانه وجودش ریختند...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید صمد دائمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پنجمین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ همراه با چلچلههای بهاری از راه رسید و بهپاس رسیدنش، هزاران یاس عاشق در چمنزارها شکفتند و هزاران گل محمدی به تبریک و شادباش او غنچه شده و با شکفتن گلستانها را رنگی زیبا بخشیدند. خانواده متدین و مسلمان شهرستان آباده، قدم نورسیده را مبارک شمرده و نام زیبای سید صمد را همراه با اذان و اقامه در گوش وی نجوی کردند. سید صمد که در یک خانواده عشایری و همیشه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پنجمین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ همراه با چلچلههای بهاری از راه رسید و بهپاس رسیدنش، هزاران یاس عاشق در چمنزارها شکفتند و هزاران گل محمدی به تبریک و شادباش او غنچه شده و با شکفتن گلستانها را رنگی زیبا بخشیدند. خانواده متدین و مسلمان شهرستان آباده، قدم نورسیده را مبارک شمرده و نام زیبای سید صمد را همراه با اذان و اقامه در گوش وی نجوی کردند. سید صمد که در یک خانواده عشایری و همیشه...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شاه میرزا چوپانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مسعود شاهسونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهیدان، در طلب عشق، بستر عافیت را رها کرده و عرصه حماسه و شهادت را برگزیده بودند. معشوق نیز در انتظار آنان، در وادی «اعلی علیین» خوان خود را گسترده و ملائک آستان را به استقبالشان گسیل کرده بود. یکی از عاشقان این معرکه، مسعود شاهسونی است که روز دهم خردادماه ۱۳۴۴، دریکی از خانوادههای زحمتکش و مذهبی روستای حاجیآباد نیریز پا به عرصه هستی نهاد. چهره لبریز از سعادت و خوشبختی او خانواده را بر آن داشت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهیدان، در طلب عشق، بستر عافیت را رها کرده و عرصه حماسه و شهادت را برگزیده بودند. معشوق نیز در انتظار آنان، در وادی «اعلی علیین» خوان خود را گسترده و ملائک آستان را به استقبالشان گسیل کرده بود. یکی از عاشقان این معرکه، مسعود شاهسونی است که روز دهم خردادماه ۱۳۴۴، دریکی از خانوادههای زحمتکش و مذهبی روستای حاجیآباد نیریز پا به عرصه هستی نهاد. چهره لبریز از سعادت و خوشبختی او خانواده را بر آن داشت...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز با اولین گریههای کودکانه در کانون گرم خانوادهای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی بهخصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز با اولین گریههای کودکانه در کانون گرم خانوادهای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی بهخصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن ملک
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید کرم آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید کرم آربز افغانی »
آنگاه که پرستوهای مهاجر همراه شکوفههای بهاری از راه میرسیدند، غنچه وجود کرم هم در تاریخ 10 /1/ 1343 در روستای چاهسوارآغا، از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و پایبند به اصول دین شکوفا شد. ضعف بنیه اقتصادی خانواده و مشکلات ناشی از آن، راه کرم را برای کسب علم بست. از شش سالگی راه صحرا را در پیش گرفت و به شغل شبانی، که از شغلهای انبیاء(ع) است، پرداخت. بعد از چند سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید کرم آربز افغانی »
آنگاه که پرستوهای مهاجر همراه شکوفههای بهاری از راه میرسیدند، غنچه وجود کرم هم در تاریخ 10 /1/ 1343 در روستای چاهسوارآغا، از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و پایبند به اصول دین شکوفا شد. ضعف بنیه اقتصادی خانواده و مشکلات ناشی از آن، راه کرم را برای کسب علم بست. از شش سالگی راه صحرا را در پیش گرفت و به شغل شبانی، که از شغلهای انبیاء(ع) است، پرداخت. بعد از چند سال...